دلالت منصب «وکالتِ» از طرف معصومین (علیهم السلام) بر توثیق
چکیده
یکی از عناوینی که در توصیف برخی از راویان به کار رفته، وکیل بودن از طرف ائمه (علیهم السلام) است. در مباحث رجالی این سوال طرح شده است که آیا این وکالت دال بر توثیق راوی است یا خیر؟ برخی از بزرگان -مثل مرحوم آقای خویی[2]– این دلالت را به دلیل امکان توکیل شخص فاسق در امور مالی انکار میکنند؛ ولی به نظر ما با توجه به مجموع مطالب موجود در منابع اصیل، روشن میشود که «وکالت» در زمان ائمۀ متاخر -به خلاف عناوینی مثل «خادم»- از معنای لغوی خارج و تبدیل به یک اصطلاح تشکیلاتی شده است. «وکالت» در واقع منصبی است که دارای شئون مهمی از جمله جانشینی معصومین (علیهم السلام)، وساطت بین مردم و معصوم (علیه السلام) و لازم الاطاعه بودن را داشتهاند و انجام معجزات توسط آنها بسیار عادی بوده است؛ که با توجه به این نکات وکالت از طرف ائمه (علیهم السلام) بسیار بالاتر از توثیق بوده است و حتی اگر چنین شئونی را نیز برای وکلاء قائل نباشیم و آن را محدود به امور مالی کنیم، نیز دلالت بر توثیق راوی خواهد داشت.
کلیدواژه: وکالت، وکیل، باب، ناحیه، وثاقت
ال الحديث ج1، ص: 71